خزان آرزوها
از پنجره ی کوچک تنهائیم با تو حرف می زنم از پشت دیوارهای دلتنگی هر شب با قایق غمهایم در رودخانه ی اشکهایم برای یافتن شما در انتهای ظلمت پارو می زنم هر شب از چشمان مهربان شما از لابه لای شهر غم می گویم :هیچ گاه از نظرم دور نخواهی شد................!
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |